مهنازوپسراش پنج شنبه 89 مهر 1 :: 1:52 صبح :: نویسنده : مهنازایوبی
فستفود:
موضوع مطلب : پنج شنبه 89 مهر 1 :: 1:44 صبح :: نویسنده : مهنازایوبی
سلام از دست این پسرا نمی تونم به کامپیوتر نزدیک بشم چون امیرعلی یه ریز سوال می کنه ومنتظره که بذارم بازی کنه آراد هم اگه بیدار باشه اصلا نمی شه طرف کامپیوتر رفت.این میشه که وبلاگ بنده کچل مونده . . .دفعه قبل تا اومدم چیزی بنویسم یه صدای بوم اومد و برق قطع شد وفیوز هم پرید؟؟!!بعد از کلی ترس کمی تحقیق دیدم امیر علی تلفن بیچاره رو زده توبرق؟؟؟!!!!!!دیگه خودتون حساب کنید چی شد اول یه عالم خدا رو شکرکردم که بچه چیزیش نشد بعد هم دعوا و داد و قال تا امرز آق امیرعلی تو تمبیره(تنبیه)تنبیه ش هم ندیدن سی دی است که صد البته به نفع خودم هم شد چون از دیدن کارتون های تکراری راحت شدم تازه دستگاه دی وی دی هم یه نفسی کشید موضوع مطلب : سه شنبه 89 تیر 8 :: 7:0 عصر :: نویسنده : مهنازایوبی
چاقی کودکان در 20 ساله گذشته امری نگرانکننده بوده است. چرا که همین کودکان چاق هستند که بزرگسالانی بیمار خواهند بود و جامعهای بیمارتر را تشکیل میدهند* برای کودک خود قانون بگذارید.کودک باید سر ساعت مشخص غذا بخورد و غذای
* مقدار زیادی غذای سالم مثل میوه و سبزیجات خام خوب شسته شده،کراکتهای کمچرب،ماست و شیر برایش تهیه کرده و آنها را در وسط روز در اختیارش بگذارید.
موضوع مطلب : سه شنبه 89 تیر 8 :: 6:57 عصر :: نویسنده : مهنازایوبی
دیشب ساعت سه ونیم خوابیدم آخه داشتم یه رومان تاریخی می خوندم روزا که پسرا نمی ذارن نزدیک ساعت 4 باصدای گریه امیرعلی بیدار شدم و آوردمش تو اتاق خودم.بعد که خوابیدم خواب دیدم قراره بمیرم وتمام شب کابوس دیدم من از مردن نمی ترسم اما نمی تونم تنهایی بی مادری پسرامو تحمل کنم شاید بی معنی باشه ولی حتی فکرکردن به این قضیه همیشه گریه ام رو درمی آره
موضوع مطلب : پنج شنبه 89 تیر 3 :: 11:52 صبح :: نویسنده : مهنازایوبی
موضوع مطلب : درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
صفحات وبلاگ لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
|
||||