سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهنازوپسراش
سه شنبه 89 تیر 8 :: 6:57 عصر :: نویسنده : مهنازایوبی

دیشب ساعت سه ونیم خوابیدم آخه داشتم یه رومان تاریخی می خوندم روزا که پسرا نمی ذارن

نزدیک ساعت 4 باصدای گریه امیرعلی بیدار شدم و آوردمش تو اتاق خودم.بعد که خوابیدم خواب دیدم قراره بمیرم وتمام شب کابوس دیدم من از مردن نمی ترسم اما نمی تونم تنهایی بی مادری پسرامو تحمل کنم شاید بی معنی باشه ولی حتی فکرکردن به این قضیه همیشه گریه ام رو درمی آره

 




موضوع مطلب :

درباره وبلاگ


من مامان دوتا پسرم که تمام وقتم رو بااونهامی گذرونم برای همین میخوام لحظات شادمون روثبت کنم
پیوندها
صفحات وبلاگ
لوگو
من مامان دوتا پسرم که تمام وقتم رو بااونهامی گذرونم برای همین میخوام لحظات شادمون روثبت کنم
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 6
  • کل بازدیدها: 105032

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ

mouse code

کد ماوس

آپلود عکس

آپلود عکس


استخاره آنلاین با قرآن کریم

فال امروز


پیج رنک گوگل

پیج رنک سایت شما

پیج رنک

قالب وبلاگ
پی کو باکس