صبح عیدساعت 20/7بیدارشدم و دختر خاله ام "فائزه"ظرف ده دقیقه !!!!سفره هفت سین رو چیدآخه بنده خدا تا روز قبل از عید به شدت کارداشته وسرش شلوغ بود.20ثانیه مونده بود به سال تحویل به همه گفتم فقط بشنیدتا سال تحویل نشده ......خلاصه چندسالی بود که این طوردقیقه نود سرسفره نشسته بودم.
بعداز سال تحویل واومدن پسرخاله بزرگم وخانواده اش برای عیددیدنی همگی باهم طبق رسم اکثر ایرانی هارفتیم سرمزار اموات فامیل.
بقیه روز هم خونه بودیم وتلفن های تبرک عید.
چند روز اول به عیددیدنی های معمول گذشت.چهارم فروردین رفتیم اطراف رودخونه آبنم یک روستا بنام کنو(kaano)بالا.حسابی عکس گرفتیم مخصوصا آراد امیرعلی.پسرا اونقدر آب بازی کردن که خسته شدن .
آراد به همه آب می پاشید وکیف می کرد
اینجا آرادوآتنادیگه داشتن میلرزیدن ی حاضر نبودن بیان بیرون
پسراودخترعموشون"زهرا"وبره سه روزه
هفتم عیدقرارشد بریم لب دریا وپسرخاله ام "اسد"که به خاطرعکاسی همه جاهای خوب رو بلده پیشنهادسیریک رو داد.ساعت 7عصر حرکت کردیم اول باید می رفتیم میناب یه دوری تومیناب زدی مچون آقایون قلابهاشون رو فراموش کرده بودن ساعتها دنبال مغازه وسایل ماهیگیری گشتیم.آخرسرهم اول سیریک مغازه رو پیداکردن وصاحبشو از خونه کشوندن بیرون و خریدکردن(بعد که رفتیم دریا سرجمع دوتا ماهی گرفتن)
یه نمایی از یک میدون تو میناب
شایددیده باشید تو مسیر جنوب همیشه یه تابلو تو جاده هست که"احتیاط خطر عبور شتر"ما همیشه مسخره می کردیم که" خطر پرتاب شتر"" خطر ریزش شتر"تو راه سیریک یهو یه شتر جلومون سبز شد شانس آوردیم چون منتظر ماشین پسرخاله ام بودیم سرعت ماشین کم بود وهیچ کدوم از سه تا ماشین به شتر نخوردیم .ببینید چه بی گناه برگشت رفت علفش رو بخوره......
وقتی رسیدیم سیریک چادرهارو برپاکردیم کمی لب دریا گشتیم چون دیروقت بود شام خوردیم وخوابیدیم البته آقایون اول قایق رو باد کردن وبرای صبح آماده کردن.صبح ساعت 8بیدارشدیم بعداز صبحانه آقایون قایقو به آب انداختن ویگشتی تو دریا زدن ماهم به حوضچه های مصنوعی رفتیم ولنج ها وقایق هاروتماشا کردیم.بعدماهم کمی قایق سواری کردیم.هیجان انگیزوجالب بودامیرعلی وآراد هم خیلی خوششون اومد.پسرها لب دریا آب بازی هم کردن وعصر برگشتیم البته بعداز اینکه یه دوری توبازار میشی زدیم.
این یه عروس دریایه که زنده هم بود خانواده من ودخترخاله ام
توسیریک هم مثل تمام مسیر ایستگاه پلیس راهداری بود که روزنامه سیریک بنام "سیریک فردا"ویک بروشور کامل از سیریک از طرف شهرداری به مسافران می دادن که من به کمک آن در یک پست دیگه درباره سیریک بیشتر می نویسم
ادامه دارد........
موضوع مطلب :